به نام آتشکده عشق که اشک را آفرید بخاطر عشق
ای که پس از هلاک من پای نهی به خاک من از دل خاک بشنوی ناله در دناک منبه نام آتشکده عشق که اشک را آفرید بخاطر عشق
ای که پس از هلاک من پای نهی به خاک من از دل خاک بشنوی ناله در دناک مننا آشنا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
بازهم قلبی به پایم اوفتاد
بازهم چشمی به رویم خیره شد
بازهم در گیرو دار یک نبرد
عشق من بر قلب سردی چیره شد
باز هم از چشمه لبهای من
تشنه ای سیراب شد ٬ سیراب شد
بازهم در بستر آغوش من
رهروی در خواب شد٬ درخواب شد
بر دو چشمش دیده می دوزم به ناز
خود نمی دانم چه می جویم در او
عاشقی دیوانه می خواهم که زود
بگذرد از جاه و مال و آبرو
او شراب بوسه می خواهد ز من
من چه گویم قلب پر امید را
او به فکر لذت و غافل که من
طالبم آن لذت جاوید را
من صفای عشق می خواهم از او
تا فدا سازم وجود خویش را
او تنی می خواهد از من آتشین
تا بسوزاند در او تشویش را
او به من می گوید ای آغوش گرم
مست نازم کن٬ که من دیوانه ام
من به او می گویم ای نا آشنا
بگذر از من ٬ من تورا بیگانه ام
آه از این دل ٬ آه از این جام امید
عاقبت بشکست و کس رازش نخواند
چنگ شد در دست هر بیگانه ای
ای دریغا کس به آوازش نخواند!!!!!!!!!!!!!
(فروغ فرخزاد)
با من تو هیچگاه بی گانه نیستی!!!!!!!!!!!!!!!
با من تو هیچگاه بیگانه نیستی........
زیرا تمام روز...........
زیرا تمام شب..............
با من تو زیستی..............
چون خنده کرده ام................
توخندیده ای.........
وقتی گریه کرده ام.........
با من گریستی............
پس چرا هنوز با تو نگفته ام ...........
خواهان تو گشته ام............
با من نگفته ای تو ...........
پایبند کیستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
because you loved me!!!!!!
به خاطر تموم آن اوقاتم که در کنارم هستی
به خاطر تمام حقایقی که چشمانم را بروی آنها گشودی
به خاطر تمام لذتی که به زندگی ام بخشیدی
به خاطر تک تک رویاهایی که به واقعیت مبدل کردی
به خاطر تمام عشقی که به من می ورزی
همواره سپاسگزارت خواهم بود
عزیزم ،
توهمانی که مرا سرپانگه داشتی و خواهی داشت
تو توانم بودی آنگاه که ناتوان بودم
صدایم بودی ، آنگاه که نمی توانستم سخن بگویم
به من ایمان دادی ، چراکه باور داشتی
همانم که هستم
چون دوستم داشتی
تو با آمدنت به من اراده ی پرواز در زندگی دادی
تو برایم با تمام ستاره های آسمان فرق می کنی
من عشق تورا دوست دارم
نسیم پر مهری که با خود آوردی هرگز فراموش نمی کنم
و تو الهام بخش من بوده ای،
"""در میان دروغ ها ، تو حقیقت بودی ، عزیزم"""""
!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
سلام......ببخشید که یه مدت نیستم.............گفتم که دست و دلم به نوشتن نمی ره........
با یکی از دوستان مشغول ساخت وبلاگ لالایی بارون هستم خوشحال میشم سر بزنید...